روزای آخر بارداری
سلام مامانی جون.خوبی نفسم.
امروز رفتم دکتر گفت که خیلی کم مونده تا تو بیای توی بغلم.این 9 ماه بهترین بودی،اصلا مامانیو اذیت نکردی.ثانیه شماری میکنم که بیای.شاید امشب بیای،قراره بریم بیمارستان تا چکاب بشم.دلم واسه روزایی که لگد بارونم میکردی خیلی خیلی تنگ میشه.دلم واسه شکم قلنبم تنگ میشه.
الان که تو شکممی فقط مال خودمی ولی وقتی بدنیا بیای مجبورم با بقیه تقسیمت کنم و من و تو ساعتای کمتری پیش هم هستیم.برا مامانی دعا کن که راحت بتونه تورو بدنیا بیاره.خیلی دوست دارم.بوس بوس.
خیلی استرس دارم.ایشا الله که خدا تورو بسلامتی بزاره توی بغلم.و با هم بخوبی و خوشی در کنار بابایی زندگی کنیم.همه منتظر اومدنت هستیم.پس بسلامتی زودی بیا.
به امید پست زایمان و خاطرات زندگی با پسملیم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی